![]() ![]() ![]() ![]() |
پنجشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۸۶ سلام همونطور كه ما آدما در اين دنياي بزرگ اسير و محدود به محله و شهر و كشوري ميشيم ، توي دنياي مجازي هم بعلل زيادي عادت مي كنيم به آدرس هاي خاصي سر بزنيم و سرعت گسترش قلمرومون شتاب منفي بخودش مي گيره . از ميون كوچه هاي مهتاب كنار صفحه من دوستان زيادي مدت هاست كه نمي نويسند ، مرضي كه گاهي سروقت خودم هم مياد ، اما حرمت نون و نمك مجازي و حقيقي كه با بعضياشون خوردم نمي گذاره اسمشونو حذف كنم . حداقل خوندن اسمشون و رفتن به صفحه خاك گرفتشون برام خاطراتشون رو زنده مي كنه . دلم براي خيلياشون تنگ شده . ارتباطي كه بدون محدوديت هاي ارتباطات فيزيكي ( مثل دوري و نزديكي ، سن و سال ، جنسيت ، دين و عقيده و...) شكل ميگيره ، انسان رو بيشتر متمركز مطلب و كلمه مي كنه و ارتباطي موثرتر، بيرودرواسي تر ، جسورانه تر ايجاد ميكنه . عيد مبعث گذشته در زيارت امام رضا چشمم به شعر زيبايي افتاد كه تمام خواسته هام رو اشكم شست و برد : فقير و خسته به درگاهت آمدم رحمي كه جز ولاي توام نيست هيچ دستاويز -------------------------------------------------------------
Comments:
ارسال یک نظر
|
Home |