مهتاب
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود                                        و ز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم


كوچه هاي مهتاب


ارسال نامه به
ايميل ياهو

ايميل گوگل

Persian Weblogs

ديوان حافظ

بايگاني

MY PROFILE

Farsi Lampoditor

This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.






یکشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۴
 
* در مظلوميت علي همين بس كه ابن ملجم شب قدر را براي كشتن او انتخاب كرد تا ثواب هزار برابر برده باشد .



شب به سينه پنهان كرد سوز جانگدازش را
كوفه از خجالت بست چشم نيمه بازش را

آسمان مهيا كرد محمل نيازش را
تا ادا كند مولا آخرين نمازش را

جاي نور غم مي ريخت بر دل زمين مهتاب
حال شهر مبهم بود ، چشم كوچه ها بي تاب

ماه آسمان مي گفت يا علي مرو امشب
شوق بي امان مي گفت يا علي كمي بشتاب

فارغ از جهان گرديد غرق در عبادت شد
در نماز قامت بست ، ناگهان قيامت شد

تيغ جهل زهرآلود از غلاف بيرون شد
عقل كامل ، علي ، غرق در خون شد

كوفه بود و خدا بود و يك مرد
يك علي بود و يك كوفه نامرد



نوشته شد توسط  ع . جلالي    

-------------------------------------------------------------

Home