مهتاب
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود                                        و ز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم


كوچه هاي مهتاب


ارسال نامه به
ايميل ياهو

ايميل گوگل

Persian Weblogs

ديوان حافظ

بايگاني

MY PROFILE

Farsi Lampoditor

This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.






دوشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۴
 
تا هواي سفر بسرم زد بدون معطلي و برنامه ريزي قبلي ساكم را برداشتم و از ترمينال آزادي راهي استانبول شدم .بعد از شش روز اقامت در استانبول مستقيم رفتم مشهد و در نهايت برگشتم كرج . طي اينهمه راه اونم با اتوبوس خستگي رو بدجوري توي تنم نشونده .
از استانبول هر چه بگم كم گفته ام . استانبول به معناي واقعي شهر آسيايي اروپايي ست . شهري كه پنج نوبت در روز از مساجد آن صداي اذان به گوش ميآد و بارها و كافه ها تا صبح بازند .
براي سوغاتي فعلا اين يك بيت شعر را كه در يكي از مساجد توي يك كتاب به چشمم خورد قبول كنيد تا بعدا اگه فرصتي شد بيشتر بنويسم :

منع نظاره را مكن لطف تو اينقدر بس است
بنده خويش خوان مرا بهر من اين نظر بس است



نوشته شد توسط  ع . جلالي    

-------------------------------------------------------------

Home