مهتاب
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود                                        و ز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم


كوچه هاي مهتاب


ارسال نامه به
ايميل ياهو

ايميل گوگل

Persian Weblogs

ديوان حافظ

بايگاني

MY PROFILE

Farsi Lampoditor

This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.






یکشنبه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۳
 

مسيو ابراهيم مرا با چشمهای بسته به اماکن ِ مذهبی می برد و از من می خواست که تنها با استنشاق ِ بويی که در اين اماکن پراکنده بود مذهب ِ مربوطه را تشخيص دهم.

" اينجا بوی شمع می ياد، کاتوليک. "

" درسته، اينجا کليسای آگوست ِ مقدسه. "

" اينجا بوی ِ عود و کندر می ياد، ارتدکس. "

" درست گفتی، اينجا اياصوفيه است. "

" اينجا بوی پا می ياد، مسلمونيه. نه واقعا جدی می گم بدجوری ..."

" نفهميدم، چی گفتی؟! اينجا مسجد ِ آبيه! بگو ببينم جايی که بوی بدن ِ آدميزاد

می ياد برای تو به اندازه ی کافی خوب نيست؟ پاهای تو هيچوقت بو نمی دهند؟ عبادتگاهی که بوی انسان ميده و برای انسان ها ساخته شده و پر از انسانه حال ِ تو رو به هم ميزنه؟ الحق که مثل ِ پاريسی ها فکرميکنی! برای من بوی عطر ِ جوراب چيز ِ آرامش بخشيه، چون به خودم می گم من از کسی که کنارم نشسته بهتر نيستم. من خودم رو بو می کنم، ديگرون رو بو می کنم، و حالم به سرعت بهتر ميشه! "




نوشته شد توسط  ع . جلالي    

-------------------------------------------------------------

Home