مهتاب
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود                                        و ز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم


كوچه هاي مهتاب


ارسال نامه به
ايميل ياهو

ايميل گوگل

Persian Weblogs

ديوان حافظ

بايگاني

MY PROFILE

Farsi Lampoditor

This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.






چهارشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۳
 
گر بر سر نفس خود اميري مردي
ور بر دگري نكته نگيري مردي

مردي نبود فتاده را پاي زدن
گر دست فتاده اي بگيري مردي

**************************

ازدحام تماشاگران درسالن چهار سوي مجموعه تئاتر شهرخيلي زياد بود اما ظاهرا قطب الدين صادقي از اجرا راضي نبوده است .

جرقه اوليه نمايش نامه « عكس يادگاري » از يك ماجراي واقعي در جريان جنگ و بحران در عراق زده شده است . داستان ، ماجراي مردي است كه در لحظه سقوط رژيم حاكم ، وارد قصر صدام شده صندلي مخصوص او را مي دزدد و با خود بيرون مي برد ، اين مرد صندلي را در گوشه خياباني مي گذارد و مردم يكي يكي مي آيند ، پولي مي دهند ، بر صندلي مي نشينند و عكس مي گيرند .

صادقي مي گويد : « همين كه هر روز در خيابان هاي بغداد صدها نفر صف مي كشند تا يك لحظه بر صندلي يك ديكتاتور ساقط شده بنشينند و عكس بگيرند ، نشان دهنده آن است كه هر يك از اينها بدون آنكه خودشان خبر داشته باشند ، يك ديكتاتور كوچك هستند » . او كه يكي از مهم ترين جلوه هاي ديكتاتوري را در همه جاي دنيا خشونت ، له كردن آدم ها و بخصوص خشونت جنسي نسبت به زنان عنوان مي كند ، در نمايشنامه اش ترس و نكبت ناشي از فضاي ديكتاتوري در جامعه را به خوبي به تصوير مي كشد و مي گويد : « يكي از تجليات استبداد اين است كه مردان بزرگ را مي شكنند و زنان زيبا را له مي كنند . صدام حسين با زنان در ارتباط بود و اغلب دختراني را كه يك بار به آنها هم بستر شده بود ، مي كشت . » در « عكس يادگاري » همه جور آدم وجود دارد . چه آدم هايي كه ديده مي شوند مثل ورزشكاران ، سياستمداران و هنرمندان و چه آنهايي كه اغلب به چشم نمي آيند .



نوشته شد توسط  ع . جلالي    

-------------------------------------------------------------

Home