مثه اينكه مرزهاي غربي و شرقي كشورمون يك طرفه كار مي كنند . تا چند وقت پيش شاهد هجوم ايرانيا به عراق بوديم و حالا نوبت اونطرفي هاست . ديروز تا وارد مشهد شدم چشمم به عراقياي عرب تباري افتاد كه اومده بودند زيارت . بالاخره هر ديدي يه بازديدي داره .
ديدن مردمي كه هشت سال باهاشون جنگيديم و سابقه جوانمرديشون زبانزد عام و خاص هست در آستانه ورود به سال جديد براي من يكي كه خوشايند نيست . شايد اونا هم همين حس رو نسبت به ما دارند .
اسكناسهاي همراهشون بايد همون اسكناسهايي باشه كه ايرانيا اونجا خرج كرده اند . بنابراين جداي از رونق صنعت توريسم اين روزاي ايران بايد منتظر ورود بيماري هاي مسري و ناشناخته اي باشيم كه يه زماني افغانيا مسبب اون بودند حالا هم عراقياي فلاكت زده اي كه سالهاست اسير جنگ و فقر و بدبختي هستند .
**********
همين روزاست كه سر و كله عمو نوروز پيدا بشه و دخل نه نه سرما رو در بياره . ولي اينجوري كه از اوضاع و احواح پيداست نه نه سرما حالا حالاها جا خوش كرده و قصد رفتن نداره . با برگشت دوباره سرما ، به باغات و كشاورزاي خراسان خسارت زيادي وارد شده . گزارشهاي رسيده حاكيست كه وضعيت مردم زلزله زده بم و روستاهاي ويران شده انفجار ايستگاه راه آهن نيشابور هم سر و سامون جدي نگرفته. ميگن سالي كه نكوست از بهارش پيداست .
من هم بهتره كمتر گمون بد بزنم و سال جديد رو به همه تبريك بگم . اميدوارم هر جا هستيد موفق باشيد .
سرسبزترين بهار تقديم تو باد
آوای خوش هزار تقديم تو باد
گويند که لحظه ای است روييدن عشق
آن لحظه هزار بار تقديم تو باد
-------------------------------------------------------------
فيلم ريش قرمز اثر كروساوا رو صد بار تلوزيون پخش كرده . ولي يه صحنه اين فيلم خيلي بدل ميشينه . اون هم جايي كه پير مردي در حال مردن هست و ريش قرمز ، مريض رو با دكتر جوان تنها ميذاره و ميگه :
خوب بهش نگاه كن . باوقارترين لحظه عمر آدمها هنگام مرگ اوناست .
-------------------------------------------------------------
گفتگو با استاد
-------------------------------------------------------------
يا چنان نماي كه هستي
يا چنان باش كه مي نمايي
بايزيد بسطامي
-------------------------------------------------------------
گر بميرد دختري ، از خاك او رويد گلي
گر بميرند دختران ، دنيا گلستان مي شود
-------------------------------------------------------------
اي كه خوردي تير و سودايي شدي
لاابالي ، رند و شيدايي شدي
تا كه دل را كرده اي ماواي دوست
مست گرديدي و هر جايي شدي
اي كه دوري از رخ نامحرمان
در سماعي ، دور و بالايي شدي
تا به ابراهيم اشارت كرده اند
در مقام صبر ، ايوبي شدي
تا كه مولا سوخت جانت را به عشق
صيقلي و
علي الهي شدي
صحبت از سر كردي و سودا و سودازدگي ، گرچه به قول خودت سري نداري ولي سرْداري اي بي سَر پر سِر .
آري ! براي قدم دوست ، سر قليليست كه هر بي سر و پايي چون ما دارد . اما ما را سري ست با او كه گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم برآن سريم كه گر دست رسد بر سر زلفينش ، چون گوي چه سرها كه به چوگانش بازيم .
اگر از همه اين سرها به سلامت درگذريم ، شايد مثل تو بي سر گرديم . تقديم به
شما از حافظ :
چو خامه در ره فرمان او سر طاعت
نهاده ايم مگر او به تيغ بردارد
کسی به وصل تو چون شمع يافت پروانه
که زير تيغ تو هر دم سری دگر دارد
به پای بوس تو دست کسی رسيد که او
چو آستانه بدين در هميشه سر دارد
-------------------------------------------------------------
هنگام تنگدستي در عيش كوش و مستي
كين كيمياي هسـتي قــارون كند گــدا را
بيچاره حافط نمي دونسته يه روزي مياد كه واسه عيش و مستي هم بايد به اندازه كافي وضعيتت خوب باشه !
-------------------------------------------------------------
امروز احسان و نيكوكاري
فردا درختكاري
در وقت نيكوكاري
يا در درختكاري
از ما بكن تو يادي
زيرا هميشه هستيم
ما در
اضافه كاري
-------------------------------------------------------------