مهتاب
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود                                        و ز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم


كوچه هاي مهتاب


ارسال نامه به
ايميل ياهو

ايميل گوگل

Persian Weblogs

ديوان حافظ

بايگاني

MY PROFILE

Farsi Lampoditor

This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.






چهارشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۱
 

قطعه اي از " چيدن سپيده دم "


همچمن كبوتر كه با شكوه

به پرواز در مي آيد

بال مي گشايد و

پروازكنان مي گذرد

مي چرخد و


آرام بر هوا مي لغزد

آدمي را نيز

هواي پرواز در سر است

تا دور شود

راهش را بيابد

و در آرامش

به جست و جو بپردازد

همچون پرنده

كه بر زمين مي نشيند

بال جمع مي كند

دانه بر مي چيند

به تور صياد و دام خطر مي افتد

آدمي نيز باز مي گردد

آماده

تا خود را به زندگي و

تقدير خويش سپارد

گاه آرزو مي كنم زورقي باشم براي تو

تا بدانجا برمت كه مي خواهي

زورقي توانا

به تحمل باري كه بر دوش داري

زورقي كه هيچگاه واژگون نشود

به هر اندازه كه نا آرام باشي

يا متلاطم باشد

دريايي كه در آن ميراني


Margut Bickel
ترجمه احمد شاملو
از كتاب " همچون كوچه اي بي انتها "



-------------------------------------------------------------

Home